سالروز شهادت حضرت امام هادی(ع)
غربت سامرا غربت بقیع به خود گرفت
حضرت امام هادی علیهالسلام به سبب شهادت پدر بزرگوارشان، در نوجوانی به مقام امامت رسیدند. روایتی جالب از زمان ۶سالگی ایشان در برابر معلمی که مخالف اهل بیت وجود دارد.

امام هادى علیه السلام پس از شهادت پدر گرامیش ، در سن هشت سالگى بر مسند امامت قرار گرفت و این خود از روشن ترین کرامات و معجزات است ؛ چرا که حیازت چنین مقام و مسئولیت خطیرى که صرفا الهى است نه تنها از کودک که حتى از مردان عاقل و بالغ نیز ساخته نیست . با توجه به این که علما و محدثان شیعه پس از شهادت و درگذشت هر یک از ائمه در مسائل گوناگون به امام بعدى مراجعه مى نمودند و حتى گاهى او را آزمایش مى کردند.
همچنین بزرگان از علویان و اقوام امام که در سن کمال بودند به خانه امام رفت و آمد و با آن حضرت معاشرت داشتند؛ غیرممکن است جز به خواست و تایید خدا و جز در ارتباط با عصمت و علم و قدرت الهى ، کودکى بتواند این مقام و مسند را در دست بگیرد و به همه سوالات پاسخ صحیح دهد و در مشکلات رهبرى کامل نماید.
بدیهى است که حتى مردم عادى نیز کودک خردسال معمولى را از یک امام آگاه راهبر تمیز و تشخیص مى دهند.
عرض کردم : فدایت شوم در عافیت بود و من از دیگران اطلاع و آگاهى بیشترى دارم ، زیرا هم اکنون از راه مى رسم .
فرمود: مردم مى گویند: او مرده است .
چون این موضوع را فرمود، دریافتم منظور از مردم خود امام مى باشد.
آن گاه به من فرمود: جعفر متوکّل چه کرد؟
عرض کردم : به بدترین وضعى در زندان بود.
فرمود: او خلیفه خواهد شد.
آنگاه فرمود: ابن زیّات چه کرد؟
عرض کردم : مردم با او بودند و امر، امر او بود.
فرمود: ریاست بر او شوم است .
سپس قدرى سکوت کرد و فرمود: چاره اى جز اجراى تقدیرات و احکام الهى نیست . اى خیران ! بدان که واثق مرد، جعفر متوکّل بر جاى او نشست و ابن زیّات کشته شد.
عرض کردم : فدایت شوم چه وقت ؟
فرمود: شش روز پس از بیرون آمدن تو.
هنوز بیش از چند روز نگذشته بود که قاصد متوکّل به مدینه رسید و جریان همان طور بود که امام هادى علیه السلام فرموده بود.(ارشاد مفید، ص 309؛ الفصول المهمة ابن صباغ مالکى ، ص 279، با اندکى تفاوت ؛ نورالابصار شبلنجى ، ص 182.)
از مشاهده این احوال حیران و عقلم پریشان
هنوز تو در معرفت ما در این پایه اى ؟!
کلینى و ابن شهرآشوب اینگونه نقل کرده اند:
صالح بن سعید مى گوید: در سامرّا خدمت حضرت امام هادى علیه السلام شرفیاب شدم .
آن جناب را در ((خان الصعالیک )) فرود آورده بودند. آن محل ، نزول فقرا و غریبان بى نام و نشان بود. با تاثر شدید عرض کردم : قربانت گردم ! این ستمکاران در همه امور سعى در اطفاى نور شما کردند تا آن که شما را در چنین جایى وارد نمودند.
فرمود: اى پسر سعید! هنوز تو در معرفت ما در این پایه اى ؟!
آنگاه حضرتش با دست مبارکش اشاره فرمود، بستان هایى را با انواع ریاحین و باغ هاى معطر به اقسام میوه هایى دیدم که نهرها جارى و قصرهاى مرتفع و غلامان و حوریان خوشرو که تاکنون دیده نشده است . از مشاهده این احوال حیران و عقلم پریشان شد.
حضرت فرمود: اى پسر سعید! این از آن ماست .
سلیمه کاتب گوید: یکى از خطباى متوکّل ملقب به ((هریسه )) به متوکّل گفت : تو با هیچ کس آنگونه که در مورد على بن محمد رفتار مى نمایى ، رفتار نمى کنى . وقتى او وارد خانه تو مى شود همه به او خدمت مى نمایند و همواره براى ورود او پرده را کنار مى زنند.
متوکّل به همه درباریان دستور داد که براى آن حضرت خدمتى نکرده و پرده را کنار نزنند.
کسى خبر داد که على بن محمد علیهم السلام وارد خانه مى شود، پس کسى بر آن حضرت خدمت نکرده و پرده را در برابرش کنار نزد. وقتى امام هادى علیه السلام وارد شد، بادى وزید و پرده را کنار زد و حضرت وارد شد و موقع خروج هم ، چنین شد.
متوکّل گفت : پس از این براى او پرده ها را کنار بزنید، دیگر نمى خواهم باد براى او پرده را کنار بزند.
زیارت جامعه کبیره، از جمله افتخارات شیعه و از معجزات علمی بزرگ امام دهم محسوب میشود؛ چرا که تمام اسرار الهی از نظر فلسفه، عرفان و قرآن و روایات در این زیارت نهفته است.
مرحوم محمدباقر مجلسی، صاحب کتاب بحارالانوار در مورد این زیارت میگوید «انه اصح زیارات سنداً» از نظر سند صحیحترین زیارات است و «اعمها مورداً و افصحها لفظاً» فصیحترین الفاظ در این زیارت است. «و ابلغها معناً و اعلاها شأناً» از نظر رتبه بالاترین درجه زیارات است.
وی چهارده زیارت را در بحار نقل میکند که از جمله آن زیارت جامعه است که همه ائمه (ع) را میشود با آن زیارت کرد و اختصاص به امامی ندارد. بعد میگوید افضل آنها و معتمدترین آنها همین زیارت جامعه کبیره است.
آیتاللهالعظمی جوادی آملی در خصوص امام هادی (ع) اظهار داشته است: فقط قرآن کریم همسان و همتای اهلبیت عصمت و طهارت (ع) است. قرآن، تفسیری دارد که مفسّران فراوانی به این نعمت نائل شدند اما ولایت، تفسیر میخواهد. آن روایتها و جملههای کوتاه که امامت و ولایت را شرح میدهد آنها لازم بود ولی کافی نبود.
این مفسر قرآن کریم افزوده است: وجود مبارک امام هادی (ع) امامت و ولایت را تفسیر کرده است این زیارت نورانی جامعه کبیر بهمنزله تفسیر امامت است؛ یعنی همانطوری که قرآن، احتیاج به تفسیر دارد امامت هم احتیاج به تفسیر دارد که هرکدام از ائمه (ع) یک آیه یا چند آیه قرآن را تفسیر کردند، ولی وجود مبارک امام هادی (ع) کل قرآن را تفسیر کردند، چون عترت و قرآن همتای هم هستند.
اثبات کلام شیعی توسط امام هادی (ع)
یکی از اساتید حوزه و دانشگاه با اشاره به اختناق زمان بنی العباس و اوج افول عقلانیت در زمان امام هادی (ع)، اظهار داشت: در زمان امام هادی (ع) دو جریان عقلگرا معتزله و اهل حدیث بهشدت باهم درگیر بودند که امام در این زمان که اوج افول نگاههای عمیق به دین بود تلاش داشتند مردم را به سمت سرچشمههای وحی برگردانند.
حجتالاسلام علیاکبر گلقندشتی ادامه داد: در این شرایط امام هادی (ع) بحثهای کلامی خود را جدایی از معتزله و اهل حدیث دنبال میکردند تا اصالت کلام شیعی را اثبات کنند و در مقابله با اهل حدیثی که علمای اهل سنت بودند، تلاش داشتند غدیر را جا بیندازند و مردم را به سرچشمههای اصلی معنویت برگرداند.
یکی از جلوههای زیبای بزرگداشت غدیر را میتوان در زیارت جامعه کبیره مشاهده کرد
وی ادامه داد: یکی از جلوههای زیبای بزرگداشت غدیر را میتوان در زیارت مخصوص امام علی (ع) در روز غدیر مشاهده کرد که کلمات آن زیارت، زمزمه زیبای امام هادی (ع) است؛ تاریخ صدور آن زمانی است که معتصم خلیفه عباسی آن حضرت را به بغداد احضار کرد و در این موقعیت، حضرت به زیارت امیرمومنان (ع) شتافت.
استاد دانشگاه مفید با اشاره به اینکه یکی از بزرگترین خدمات امام هادی (ع) به تشیع، بیان زیارت جامعه کبیره است و یک نگاه عقلانی ویژه و عمیق و نجاتبخش را به شیعیان ارائه کرد، اضافه کرد: یکی از آثار ماندگار و ارزشمند امام هادی (علیهالسلام) زیارت جامعه کبیره است که خود بهترین متن شناخت امامت راستین است و به همه مؤمنان یادآوری میکند که حکومت عدل الهی حق مسلم اهلبیت عصمت و طهارت است.
تأکید بر اصالت قرآن توسط امام هادی (ع)
عضو هیئتعلمی دانشگاه قم نیز با اشاره به درخشش علمی بالای امام هادی (ع)، گفت: زیارت جامعه کبیره مجموعهای از امام شناسی و تبیین ائمه واقعی جهان اسلام است که در واقع از معجزات علمی امام هادی (ع) محسوب میشود.
حجتالاسلام محمدرضا کریمی والا ادامه داد: عدهای از شیعیان در زمان امام هادی (ع) با کجفکری و کجفهمی ائمه شیعه را در حد خدا میدانستند و معتقد بودند که در قرآن آمده که ائمه (ع) تجلی خدا هستند و میگفتند قرآنی که هماکنون در دست ماست تحریفشده است.
امام هادی (ع) بر اصالت قرآن تأکید و تکرار میکردند که قرآن هیچگاه تحریفنشده است
وی گفت: در چنین شرایط و اعتقاداتی باید جایگاه واقعی ائمه (ع) توسط امام هادی (ع) تبیین میشد؛ ایشان بر اصالت قرآن تأکید و تکرار میکردند که قرآن هیچگاه تحریفنشده است.
یکی از گروههایی که در آن زمان فعال بودند، معتزله بود. این گروه قرآن کریم را مخلوق میدانستند. در رأس این گروه مأمون قرار داشت که اهل درس و مطالعه و مباحثه بود. برخی از علما و فقهای آن زمان میترسیدند روزی اگر این فرد فاسد که بهظاهر عالم بود، حاکم شود برخی از افکار انحرافی خود را مطرح میکند و فتنهای ایجاد میکند.
چنین هم شد و اسم این دوره در تاریخ، فتنه خلق قرآن یا مخلوق بودن قرآن بود. مأمون در رأس این فتنه قرار گرفت. امام هادی (ع) با تمسک به قرآن کریم به مبارزه با این گروه پرداخت و روایاتی را برای تفسیر قرآن ارائه داد.
امام هادی (ع) به یکی از این نزدیکان خود دستور دادند که اظهار نظری در این زمینه نکند. اینکه قرآن مخلوق است و یا مانند اسماً خداوند متعال قدیم است، موردتوجه ایشان قرار نگرفت. حضرت در نامهای به یکی از پیروانشان مینویسند که بسمالله الرحمن الرحیم ما و شما را از ابتلاء در فتنه بر حذر میدارم. اگر خود را از آن نگاهداری به صلاح است وگرنه به هلاکت میافتی. به عقیده ما جدال و گفتوگو درباره قرآن بدعت است و در این گناه آثار زشتی وجود دارد.
چرا اطلاعات ما درباره امام هادی کم است؟
آمدهای تا از مولایت خبر بگیری؟ او پاسخ داد که مولای من خلیفه است. حاجب گفت: ساکت باش. من هم عقیدهی تو را دارم و این امام بزرگوار امام من و تو است. آن صحابی امام گفت: من خوشحال شدم وقتی دیدم حاجب هم شیعه است. بعد صبر کردند تا فرصت مناسبی فراهم شود. سپس حاجب او را همراه پسربچهای نزد امام فرستاد. وقتی امام علیهالسلام به سؤالات او پاسخ دادند، به او گفتند که بهسرعت از آنجا بیرون برو، زیرا بودنت در آنجا برایت خطر دارد.
عامل چهارم هم آن است که بیشتر مورخان به مسائل سیاسی و عرصهی سیاست عالم اسلام توجه داشتند. مثلاً بیشترین اطلاعات ما از زندگانی پر برکت امام رضا علیهالسلام مربوط به آن مقطع کوتاه ولایتعهدی ایشان است. چون ولایتعهدی یک مسألهی سیاسی بوده و به دستگاه خلافت هم مرتبط میشده، مورد توجه قرار میگرفته و راجع به آن قلمفرسایی میشده است. اما ما در مورد بقیهی عمر مبارک امام در دوران امامت ایشان اطلاعات چندانی نداریم و بهندرت مطالبی در این دوره در تاریخ وجود دارد. بنابراین با توجه به آن که امامان ما و از جمله امام هادی علیهالسلام در عرصهی خلافت و حکومت حضور نداشتند، مطالب مربوط به ایشان هم از طرف مورخان به صورت مفصل مورد ثبت و ضبط قرار نگرفته است.